بر بال انديشه: يا علي مدد



با سلام به همه دوستان ارجمند و فرهيخته


متاسفانه مدتي نسبتا طولاني ارتباط بنده از طريق اين وبلاگ قطع شده بود. ان شا الله به زودي فعاليت خود را از اين طريق شروع مي كنم و مطالبي را خدمت عزيزان خواهم بود.


با سپاس از همراهي شما


رضا صداقت


 


 


كسب و كار مرتبط با پسته پراكنش جغرافيايي گسترده در كشور ما دارد. در بيش از 20 استان كشور كشاورزان بخشي و يا تمام توان خود را مصروف توليد اين محصول ارزشمند نموده اند و احتمال افزايش سطح زير كشت باغات پسته در سال هاي پيش رو دور از انتظار نيست. درآمد اصلي پسته كاران در استان هاي پسته خيز كشور به طور عمده از محل توليد و فروش پسته خام بوده و درآمد حاصل از مشاغل جانبي مرتبط با پسته بسيار كم مي باشد. لذا رونق توليد پسته و ايجاد درآمد پايدار و كافي براي پسته كاران بسيار حائز اهميت بوده و اقتصاد و معيشت خانوارهاي روستايي و نيز رفاه و توسعه مناطق پسته كاري به طور عمده به آن مرتبط مي گردد. متاسفانه در سالهاي اخير به دلايل متعدد و از جمله محدوديت كمي و كيفي منابع آب كشاورزي، تغييرات و نوسانات شديد اقليمي و افزايش بي رويه هزينه هاي توليد پسته سبب شده است تا توليد پسته با كاهش مواجه گردد و درآمد و معيشت پسته كاران نيز به طور منفي تحت تاثير آن قرار گرفته و سبب مهاجرت تعداد زيادي از كشاورزان به شهرها شده است . به دليل عدم امكان جذب پسته كاران مهاجر در بخش هاي مولد و مفيد اقتصادي، شاغل شدن در بخش هاي غير مولد و واسطه اي يكي از مهمترين مسير فعاليت آنها بوده كه منفعت چنداني براي توسعه بخش روستايي و كشاورزي كشور ندارد.    


اطلاعات ميداني جمع آوري شده در قالب يك پروژه تحقيقاتي در پژوهشكده پسته،  از 200 باغ دار پسته كار در استان كرمان و تحليل اقتصادي آنها  نشان داد که ميانگين بهره وري کل توليد پسته طي سالهاي 1378 تا 1397  به طور متوسط ساليانه 11 درصد كاهش يافته است. سطح زير كشت در آستانه فقر مطلق ، براي سالهاي 1378، (‌94-91) و 1397 به ترتيب 0.3 ، 1.43 و 2.66 هكتار برآورد شده است. بر اين اساس كشاورزان كوچك و حتي متوسط دچار فقر مطلق مي باشند و پديده دام نقدينگي و دور باطل فقر و توسعه نيافتگي در مورد آنها اثبات مي گردد. نتايج به خوبي نشان دهنده شرايط نا مساعد درآمدي و اقتصادي پسته كاران و كشاورزان خرده مالك و متوسط بوده و تحليل صورت گرفته نشان از كوچك شدن سفره درآمدي آنها  و افزايش فقر مطلق با گذشت زمان دارد. به نظر مي رسد اين پديده يكي از محدويت هاي اصلي بر سر راه اثر بخشي فعاليتهاي علمي، آموزشي و ترويجي پسته از يك طرف و بكارگيري تكنولوژي هاي جديد در واحدهاي توليدي از طرف ديگر باشد و لذا هر گونه افزايش توليد ناشي از توسعه و تحول مديريتي كشاورزي در مناطق پسته كاري و روستايي استان كرمان را با مشكل جدي مواجه مي سازد.


لذا پيشنهاد مي گردد تا براي مناطق جديد پسته كاري در كشور به گونه اي برنامه ريزي گردد تا هر گونه توسعه كشت پسته در قالب الگوهاي پايدار توليدي و درآمدي، با تاكيد بر استفاده پايدار از منابع و بويژه منابع حياتي آب و خاك باشد و از هر گونه بي برنامه گي و شتابزدگي براي توسعه كشت پسته، بدون توجه به معيارهاي فني و اقتصادي جلوگيري گردد. همچنين براي مناطق پسته كاري قديمي مانند استان كرمان بايستي از باغ داران پسته كار در راستاي افزايش بهره و ري و اقتصادي نمودن توليد به شيوه هاي مختلف، حمايت جدي شود تا امكان رونق توليد و درآمد پايدار و در نتيجه ايجاد رفاه بيشتر روستاييان و كشاورزان در آينده فراهم گردد و از مهاجرت آنها به شهرها و جذب آنها به مشاغل كاذب و غير مولد و يا بيكاري بيشتر آنها جلوگيري شود.


 


 


                   


 كسب و كار مرتبط با پسته پراكنش جغرافيايي گسترده در كشور ما دارد. در بيش از 20 استان كشور كشاورزان بخشي و يا تمام توان خود را مصروف توليد اين محصول ارزشمند نموده اند و احتمال افزايش سطح زير كشت باغات پسته در سال هاي پيش رو دور از انتظار نيست. درآمد اصلي پسته كاران در استان هاي پسته خيز كشور به طور عمده از محل توليد و فروش پسته خام بوده و درآمد حاصل از مشاغل جانبي مرتبط با پسته بسيار كم مي باشد. لذا ايجاد درآمد پايدار و كافي براي پسته كاران از طريق توسعه مشاغل جانبي مرتبط با محصول،  بسيار حائز اهميت بوده و مي تواند اشتغال روستايي را بهبود بخشيده و به طور ويژه براي ن روستايي شغل و درآمد كافي ايجاد نمايد.                                                                                                                          



                                                                                   



نتايج بدست آمده از يك پروژه تحقيقاتي در پژوهشكده پسته نشان داد كه مصرف كنندگان پسته تمايل به خريد برخي محصولات جانبي آن را دارند. از جمله محصولات جانبي پسته كه مي تواند براي توسعه آنها در بخش روستايي و مناطق پسته كاري كشور برنامه ريزي صورت پذيرد عبارتند از: صنايع غذايي پسته ، شيريني جات پسته، شير و مواد لبني پسته، صنايع آرايشي و بهداشتي پسته، روغن پسته ، شكلات و آب نبات پسته ، بستني پسته، صنايع دارويي داراي آهن بالا از پسته، گز پسته، مرباي پوست پسته و ترشي پسته.                                                                                                                                                



البته مصرف كنندگان پسته كه تمايل به مصرف خود را براي محصولات جانبي بالا بيان داشتند، براي خريد و مصرف اين محصولات داراي محدوديت هايي نيز مي باشند كه در گذشته هم همين محدوديت ها سبب شده است تا مصرف محصولات جانبي پسته به نسبت محصولات جانبي ساير كالاهاي رقيب مانند گردو، بادام، فندق و بادام زميني كمتر باشد. از جمله مهمترين محدوديت ها براي مصرف كنندگان محصولات جانبي پسته مي توان به قيمت بالاي پسته و محصولات جانبي آن، قدرت خريد كم مصرف كنندگان، اطلاع رساني كم در مورد انواع محصولات جانبي و به ويژه خواص غذايي و ساير خواص آنها و نهايتا لوكس بودن محصولات جانبي پسته در مقايسه با محصولات جانبي كالاهاي رقيب اشاره نمود.                                                                                                     



 به دليل محدوديت هاي بالا، توسعه صنايع جانبي پسته در مناطق روستايي و پسته كاري در گذشته به ندرت صورت گرفته و به نظر مي رسد در صورت عدم برنامه ريزي مطلوب، در آينده هم در اين زمينه اتفاق خاصي بوجود نيايد. بنابراين براي توسعه  صنايع جانبي پسته و ايجاد اشتغال خانگي ن روستايي، بايستي با يك برنامه ريزي علمي و كارشناسي شده، تخصيص بودجه و منابع مالي كافي و تسهيل فضاي كسب وكار اشتغال خانگي براي ن روستايي، از افرادي كه تمايل به ورود در اين عرصه دارند در عمل حمايت جدي گردد تا زمينه و بستر براي درآمد زايي و ايجاد اشتغال در روستاها و به ويژه براي بانوان روستايي در مناطق پسته كاري كشور فراهم گردد.                                                                             



 


 


راهكارهاي مديريتي و اقتصادي افزايش بهره وري توليد پسته


دكتر رضا صداقت، عضو هيات علمي و رئيس گروه تحقيقاتي، پژوهشكده پسته كشور، دكتري سياست و توسعه كشاورزي


مقدمه:


در سال   1395 محصول پسته با سطح زير کشت 359078 هکتار بارور و 98258 هکتار غير بارور و سطح زير کشت کل 457337 هکتار، حدود 15 درصد از سطح زير کشت محصولات باغباني را در کشور به خود اختصاص داده است. استان کرمان با سطح زير کشت 203050 هکتار بارور و 9000 هکتار غير بارور و سطح زير کشت کل 212050 هکتار حدود 46 درصد از کل باغات پسته کشور را دارا مي باشد ( وزارت جهاد کشاورزي، 1395). در خصوص ميزان توليد پسته در سالهاي مختلف و در منابع آماري متفاوت، گزارشات مختلفي وجود دارد. بر اساس آمار منتشر شده توسط وزارت جهاد کشاورزي( 1395)، ميزان توليد پسته کشور براي سالهاي 1394 و 1395 به ترتيب 261101 و 304420 تن گزارش شده است و استان کرمان در همين سالها به ترتيب داراي توليد 96328 و 112083 تن پسته بوده است. با توجه به سطح آمار زير کشت و توليد پسته که به آن اشاره شد ميزان عملکرد در هکتار ( بهره وري توليد ) پسته براي کل کشور در سالهاي 1394 و 1395 به ترتيب 778 و 848 کيلو گرم در هکتار مي باشد و ميزان عملکرد در هکتار( بهره وري توليد) براي استان کرمان در همين سالها به ترتيب 477 و 552 کيلوگرم در هکتار بوده است. همانطور که آمار نشان مي دهد ميزان بهره وري توليد پسته در کشور و مخصوصا در استان کرمان به ميزان قابل توجه کاهش يافته و بنابراين در مقايسه با هزينه هاي بالاي توليد و قيمت دريافتي توليد كننده، ميزان سودآري توليد رضايت بخش نبوده و ادامه اين روند توليد را کاملا غير اقتصادي خواهد نمود.



 مطالعات گذشته در زمينه توليد و صادرات محصول پسته، بيشتر بر كاهش بهره وري سطح زير كشت ( عملكرد در هكتار)، افزايش هزينه هاي توليد و كاهش سود آوري توليد محصول پسته در سالهاي اخير تاكيد داشته اند( صداقت ، 1381; صداقت، 1387 و صداقت، 1388). روند كاهشي عملكرد در هكتار، در شرايطي كه تورم بالا در كشور سبب افزايش بي رويه هزينه توليد محصولات كشاورزي و از جمله اين محصول شده است، مي تواند زنگ خطر جدي براي آينده صنعت پسته كشور به حساب آيد. كاهش هزينه هاي توليد در كشور بايستي در سطح كلان مديريت شود و چيزي نيست كه كشاورزان به تنهائي بتوانند در كاهش آن نقشي ايفا نمايند، قيمت دريافتي توليد كنندگان نيز تحت تاثير عوامل متعددي است كه در سطح ملي و بين المللي تعيين مي گردند و لذا تنها راهي كه توليد كنندگان محصول مي توانند براي حفظ و يا ارتقاي موقعيت خود دنبال كنند افزايش بهره وري توليد است كه البته در اين موضوع نيز حمايت دولت بسيار موثر مي باشد و به تنهائي از عهده كشاورزان بر نمي آيد. 



 



راهکار هاي افزايش بهره وري توليد پسته در مناطق پسته کاري کشور



 



بر اساس نتايج بدست آمده از پروژه تحقيقاتي با عنوان"بررسي عوامل تاثير گذار بر بهره وري کل توليد پسته و ارتباط بهره وري کل با محصول توليدي و نهاده هاي مصرفي در استان كرمان" که در يک دوره 4 ساله در مناطق پسته کاري استان کرمان اجرا گرديد، موضوع کاهش بهره وري توليد در سالهاي اخير مورد بررسي قرار گرفت و نتايج خوبي براي ارتقاي بهره وري بدست آمد. در ادامه به مهمترين دستاوردهاي اين پروژه که مي تواند به عنوان دستورالعمل فني مورد استفاده باغداران و برنامه ريزان صنعت پسته کشور قرار گيرد اشاره مي گردد:               



1- زمينه ارتباط باغداران با مشاورين با دانش و تجربه کافي در زمينه مسائل و موضوعات روز باغداري فراهم گردد.



2- انگيزه براي ورود جوانان تحصيلکرده در رشته هاي مختلف کشاورزي به کسب و کار کشاورزي فراهم گردد.



3- يکپارچه سازي اراضي و باغات و يا حداقل يکپارچه سازي مديريت باغات همجوار، با هدف افزايش بهره وري باغات با اندازه کوچک (خرده مالک)، در دستور کار مديران و برنامه ريزان بخش کشاورزي با جلب مشارکت و همکاري تشکلهاي بهره برداران قرار گيرد.



4- بر بازار نهاده هاي کشاورزي و به ويژه بازار انواع کودها و سموم نظارت بيشتر شده تا نهاده هاي با کيفيت، در زمان مناسب و با قيمت عادلانه در دسترس کشاورزان قرار گيرد.



5- بر نظام اعتبارات کشاورزي نظارت شده تا اعتبارات با سرفصل کشاورزي، صرفا در بخش کشاورزي مصرف شود.



6- از آنجا که کليدي ترين نهاده هاي توليد در افزايش بهره وري توليد پسته عبارتند از نيروي انساني، آب، کودهاي مايع و کودهاي آلي، بنابراين لازم است تا آموزش کشاورزان در زمينه استفاده بهتر و کاراتر از اين عوامل توليد برنامه ريزي شود و نيز بستر لازم براي بکارگيري آموزشهاي ارائه شده در اين زمينه ها در باغات فراهم گردد.









 


 


بنام او که جان را فکرت آموخت، خداي آشکار و نهان


شايسته سالاري از شعار تا عمل


آيات و روايات متعددي بر وم توجه به شايسته سالاري وجود دارند که در همين کانال ارتباطي بخشي از انها مطرح گرديد. همچنين از ديدگاه صاحبنظران مديريت منابع انساني نيز بر توجه به شايسته سالاري تاکيد بسيار شده است. لذا هيچ ترديدي در اصل موضوع وجود ندارد و هر عقل سليم بر اين مهم صحه مي گذارد. اگر در بيانات مسئولين و مقامات عالي رتبه کشورهاي مختلف و از جمله کشور خودمان هم دقت کنيم، مي بينيم که هميشه بر انتخاب افراد شايسته تاکيد شده است. آنچه به نظر مي رسد اين است که متاسفانه  ما در زمينه تحقق اصل مهم شايسته سالاري چندان موفق نبوده ايم. به نظر بنده يکي از مهمترين دلايل آن توجه نکردن به شاخصهاي اصلي انتخاب شايستگان مي باشد که اين شاخصها را به آساني مي توان از قرآن، احاديث، روايات و نظرات صاحبنظران مديريت منابع انساني استخراج نمود. مشکل ديگر در اين زمينه اين است که برخي افراد به خوبي و درستي، شاخصهاي اصلي مربوط به شايسته سالاري را مطرح مي کنند و در ظاهر آنها را مورد تاکيد قرار مي دهند، اما در تطبيق اين شاخصها با افراد مختلف خواسته و يا نا خواسته مسير اشتباه را طي مي کنند. در اين زمينه متاسفانه بايد گفت که در انتصابها بجاي توجه به معيارهاي اصلي و تطبيق درست آنها با افراد مختلف، روابط شخصي، دوستانه، حزبي، سياسي، قومي، طايفه اي و منطقه اي جايگزين مي گردد و لذا آنچه گفته مي شود در عمل تحقق پيدا نمي کند. شاخصهاي بسياري در مبحث شايسته گزيني مطرح مي گردد، اما به نظر مي رسد تخصص، تعهد و تجارب عملي شاخصهاي بسيار مهم در انتخاب شايستگان جامعه مي باشند که نبايد هيچکدام فداي ديگري شود. نبايد به بهانه تخصص گرائي از تعهد و تقيد به کار درست و يا از تجارب اندوخته شده افراد به آساني گذشت و يا به بهانه تعهد گرائي و تجربه گرائي، تخصص و مهارت افراد را ناديده گرفت و مانند اينها. ويژگيهاي شخصيتي افراد نيز مانند روحيه کار جمعي و توان بالقوه مديريتي و نشاط و پويائي و امثال اينها هم در انتخاب شايستگان براي انتصابات مديريتي بسيار مهم هستند. اقتصاددانان و مديران منابع انساني هر دو گروه تاکيد دارند که افزايش بهره وري و کارائي همه امکانات و منابع در جامعه مهم مي باشد و کليد توسعه جوامع مختلف ارتقاي بهره وري و کارائي منابع مي باشد،  اما در عين حال شاه کليد توسعه همه جانبه کشورها را ارتقاي بهره وري و کارائي نيروي انساني مي دانند که اين محقق نمي شود مگر با شايسته گزيني و شايسته سالاري. اگر مديريت جامعه را بدست شايستگان واقعي قرار دهيم، نه تنها کارائي و بهره وري خود آنها افزايش مي يابد، بلکه اين مديران شايسته سبب ارتقاي بهره وري و کارائي مجموعه نيروي انساني کشور و به تبع آن کل اقتصاد خواهند شد و رشد اقتصادي و توسعه همه جانبه به طور ناباورانه افزايش مي يابد. کافي است نگاهي به کشورهايي کنيم که در اقتصاد خود به پيشرفتهاي خوبي رسيده اند و همچنين در عدالت اقتصادي و اجتماعي و رفاه افراد موفق بوده اند، به روشني مي بينيم که در آن جوامع شايستگان جامعه در راس امور قرار دارند و فضاي مديريتي سالم، با نشاط و پويا حاکم است. به اميد روزي که در عمل بتوانيم گامهاي خوبي را در اين زمينه برداريم و شک ندارم که در آنروز شاهد گره گشائي از بسياري مشکلات و کاستي هاي امروز جامعه خواهيم بود. ان شا الله/


 دکتر رضا صداقت


اقتصاددان و فعال اجتماعي و فرهنگي


21 شهريور ماه 1396


 


 


بسم الله الرحمن الرحيم


قابل توجه اساتيد، محققين، صاحبنظران، انديشمندان، کارشناسان و همکاران محترم  


با سلام و احترام،


با عنايت خداوند متعال و همکاري موثر تعدادي از همکاران گرانقدر و مساعدت رياست محترم پژوهشکده، اتاق فکر پسته در اين پژوهشکده راه اندازي گرديده است. از مهمترين اهداف تشکيل اتاق فکر پسته عبارتند از:


 


1-     هم انديشي و تبادل نظر پيرامون مشکلات اساسي و راهبردي صنعت پسته کشور در زمينه هاي مختلف فني، باغباني، آبياري و تغذيه، آفات و بيماريها، ٌصنايع تبديلي، اقتصادي، اجتماعي و بازاريابي.


2-     رسيدن به وحدت نظر و اجماع حد اکثري در خصوص مشکلات اساسي و راهبردي صنعت پسته کشور، در راستاي جلوگيري از تشتت نظرات کارشناسي و سردرگمي پسته کاران، صنعتگران و مديران و مسئولين بخشهاي اجرائي، در بکارگيري ايده ها و نظرات پژوهشکده.


3-     ارائه راهکارهاي لازم مديريتي و اجرائي براي افزايش بهره وري توليد و کارائي بازار پسته کشور و ساير موضوعات اساسي و راهبردي.


4-     استفاده از پتانسيل فکري و علمي اعضاي هيات علمي و محققين و ساير دست اندرکاران صنعت پسته کشور براي سياست گذاري کلان صنعت پسته.


5-     ارائه مشاوره به رئيس پژوهشکده در خصوص موضوعات اساسي و راهبردي ارجاع شده توسط ايشان.


بدينوسيله از همه صاحبنظران و انديشمندان صنعت پسته کشور دعوت مي گردد تا ديدگاهها و راهکارهاي خود را در چارچوب اهداف مطرح شده فوق، براي حل مشکلات مختلف صنعت پسته کشور ارائه نمايند. مطالب ارائه شده ابتدا در کارگروههاي تخصصي بررسي و در نهايت در اتاق فکر پژوهشکده پسته تکميل و تائيد شده و اطلاع رساني لازم به مخاطبين به طرق مختلف انجام خواهد شد.


ارسال مطالب همکاران گرامي در پژوهشکده پسته از طريق سيستم اتوماسيون اداري داخلي و براي افراد خارج از پژوهشکده از طريق آدرس الکترونيکي sedaghatr@gmail.com امکان پذير مي باشد./


قبلا از احساس مسئوليت و همکاري همه عزيزان در راستاي حل مشکلات صنعت پسته کشور تشکر مي گردد./


با احترام مجدد


رضا صداقت، عضو هيات علمي اقتصاد کشاورزي و رئيس اتاق فکر پژوهشکده پسته


 


 


بسمه تعالي



ارائه نظر توسط كارشناسا ن و جمع بندي در اتاق فکر پسته، در مورد توسعه پايدار کشت و افزايش توليد پسته در کشور






پسته يكي از مهمترين محصولات باغباني كشور است. استان کرمان و شهرستان رفسنجان، مرکز اصلي توليد پسته در ايران به ‌شمار مي‌آيند. شوري، خشکسالي‌هاي پي‌درپي و عدم برنامه‌ريزي براي تأمين آب مورد نياز باغ‌هاي پسته، افت چشمگيري را در سال‌هاي اخير ايجاد نموده است و در همين زمان ايالت کاليفرنياي آمريکا با افزايش سطح زير كشت پسته، در حال تبديل شدن به اولين صادرکننده اين محصول در سطح جهان است.  بنابراين براي حفظ جايگاه اول جهاني توليد پسته بايستي دو برنامه مشخص را در پيش بگيريم كه ذيلا شرح داده شده است:






توسعه پايدار كشت پسته در مناطق مستعد و مطمئن



 



1-    با توجه به محدوديت منابع آبهاي زير زميني در اكثر مناطق كشاورزي كشور، قبل از هر گونه برنامه براي توسعه کشت بايستي منابع آب و خاك موجود به لحاظ کمي و کيفي مورد مطالعه قرار گرفته و هر گونه توسعه کشت دقيقا حساب شده باشد تا در دراز مدت مجبور به رها کردن باغات مثمر مانند آن چيزي که اين روزها در استان کرمان و برخي استانهاي ديگر ديده مي شود، نشوند.



2-   انجام مطالعات دقيق آمايش سرزمين و بررسي جامع در قالب تناسب اراضي، در مناطق پسته خيز کشور با هدف دستيابي به توسعه موزون و پايدار کشت پسته در کشور توسط وزارت جهاد کشاورزي و وزارت نيرو.



3-   تدوين و يا اصلاح قوانين مربوط به آمايش سرزمين و توسعه پايدار و اجرائي و عملياتي شدن آن به منظور جلوگيري از توسعه بي رويه کشت و تخريب بيشتر منابع آب و خاک کشاورزي توسط دستگاههاي اجرائي مربوطه و مجلس شوراي اسلامي.



4-   بررسي شرايط اقليمي منطقه مورد كشت و تطابق كافي با شرايط اقليمي مورد نياز پسته



5-   انتخاب پايه و ارقام مناسب و سازگار با منطقه بر حسب شرايط آب و هوايي موجود



6-    هر گونه توسعه كشت پسته در مناطق جديد بايد داراي مزيت نسبي باشد و چنانچه با توجه به شرايط آب و خاك موجود امكان كاشت اقتصادي‌تر ساير محصولات زراعي و باغي وجود دارد، كاشت آنها در اولويت قرار گيرد.



7-   از تغيير الگوي كشت محصولات زراعي و باغي كه داراي بازدهي اقتصادي بهتري نسبت به پسته مي‌باشند و جايگزيني آنها با كشت پسته جلوگيري گردد.



8-   استفاده از نهال هاي سالم، بهداشتي و گواهي شده كه توسط توليد كندگان مجاز عرضه ميگردد ميتواند متضمن توليد نهال‌هاي عاري از نماتودهاي ريشه گرهي و بيماري گموز گردد كه خطر آلودگي در باغات جديد را كاهش ميدهد.



9-   با توجه به گسترش برخي بيماري‌هاي برگي پسته از جمله سپتوريوز، لكه برگي الترناريايي، سوختگي بوتريوسفريايي شاخه و خوشه و پوسيدگي آرميلاريايي ريشه در برخي مناطق جديد، لازم است قبل از احداث باغات جديد مورد مطالعه كارشناسي قرار گيرند. مثال اين مورد ايجاد باغات پسته در استهبان است كه به دليل آلودگي پنبه‌هاي موجود در اين منطقه، آلوده به پژمردگي ورتيسيليومي هستند.



           10- توسعه كاشت پسته در مناطق جديد بايستي از نظر مسائل زيست محيطي و توسعه كشت پايدار نيز مد نظر قرار گيرد.






افزايش ميزان توليد و بهره وري در واحد سطح در باغات موجود



 



با توجه به اينکه حفظ سهم بازار نيازمند توليد محصول کافي مي باشد و اينکه ايران در گذشته سهم بالايي از بازار را داشته است لذا افزايش توليد پسته بايستي به عنوان يک هدف راهبردي در نظر گرفته شود.براي رسيدن به اين هدف راهكار هاي ذيل پيشنهاد ميگردد:



1-   استفاده بهينه از آب در باغات موجود با توجه به كيفيت و كميت آب،



توسعه و ترويج استفاده ازسيستم هاي آبياري تحت فشار، كم فشار و ساير طرح‌هايي كه منجر به افزايش بهره وري آب ميگردند با استفاده از تسهيلات دولتي يكي از راهکار بسيار مفيد افزايش بهره‌وري در واحد سطح مي‌باشد.



2-         2- حمايت از تحقيقات کشاورزي مخصوصا تحقيقاتي که مي تواند سبب افزايش بهره وري آبهاي موجود گردد و يا تحقيقاتي که مي تواند زمينه براي بهره برداري و استفاده اقتصادي از آبهاي شور و نامتعارف را فراهم سازد.



3-   ايجاد باغات الگويي با انجام برنامه‌هاي اصلاح و احياء باغات موجود



4-   تشويق باغداران جهت اصلاح وضعيت موجود باغات و رسيدن به عملكرد حداقل يك تن در هكتار



5-   برگزاري كلاس هاي آموزش تخصصي تئوري و عملي مدرسه در مزرعه براي حل مشكل كشاورز.



6-   برنامه ريزي براي ايجاد درآمد جايگزين براي پسته کاراني که در قالب طرحهاي آمايش سرزمين و يا طرح تناسب اراضي مجبور به رها کردن بخشي و يا تمام باغات موجود خود هستند، به گونه اي که منبع درآمدي کافي براي امرار معاش و افزايش راندمان توليد محصول پسته در همان محل و يا محل هاي توصيه شده جديد باشند.



7-   بکار گيري ساير راهکارهائي که مي توانند در هر منطقه سبب ارتقاي بهره وري توليد گردند.












 


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

delbarmusic.parsablog.com من پیش ازتو فروشگاه سیم و کابل تک غرب جنگ رسانه ای دشمن خبری نوشت افزار الفبا شمیم هنر Sylvia دیوار